-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)
-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:45283 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

چه ايراداتي از سوي خود فلاسفه حقوق(نه مكاتب ما) بر نظامهاي مردم سالار گرفته شده است؟
نخستين اشكال اين است كه در عمل, حصول رضايت عموميبا جمعيت يك جامعه نسبت عكس دارد؛ يعني هر چه تعداد اعضاي يك جامعه فزوني گيرد, احتمال توافق همگاني و رضايت عموميرو به كاستي مينهد. آري امكان دارد دو يا سه يا چند تن, مناسبات ميان خود را بر اساس توافق حاصل از تبادلات فكري, نظم و سامان دهند و مسائل و مشكلات خود را حلّ و فصل كنند, اما چنين امري در جوامع بزرگ دهها يا صدها ميليوني امروز, امكان وقوع ندارد. فرض كنيد در جامعه اي كه صد ميليون و يك تن جمعيت دارد پنجاه ميليون و يك تن, در مسأله اي خاص رأي مثبت دادند و پنجاه ديگر رأي منفي, چون رأي اكثريت را مطاع ميدانيد به ناچار سخن پنجاه ميليون و يك تن را ميپذيريد و سخن بقيّه را رد ميكنيد. ميبينيد با اين كار فقط نيمياز مردم را راضي كرده ايد نه همه را.
شايد بتوان پذيرفت كه با حاكم دانستن رأي اكثريت كم زيان ترين راه برگزيده شده, ولي به هر حال هدف اصلي يعني همگاني از دست رفته است.
دومين اشكال اين كه فقط در مقام سخن ميتوان از((رأي آزاد مردم)) دم زد اما در مقام عمل- به ندرت- چنين حقيقتي اتفاق ميافتد؛ درست است كه امروزه- تقريباً در هيچ كشوري- مردم را به زور به پاي صندوقهاي رأي نميبرند و از آنان نميخواهند كه به سود قانون اجتماعي خاصّي يا شخص خاصّي رأي بدهند, اما اين نيز درست است كه- تقريباً در همه كشورها- اقلّيّت شيطان صفتي هستند كه در فريب دادن مردم يد طولايي دارند و از آگاهي و شناختي كه از نفسانيات و نقاط مردم دارند سؤ استفاده ميكنند و اوضاع و احوالي فراهم ميآورند كه سرانجام همان رأيي را كه ميخواهند از صندوقها بر ميآيد. آزادانه بودن رأي تنها به اين نيست كه دست و قلم ها را آزاد بگذارند, بلكه علاوه بر آن بايد مغزها و انديشه ها را نيز آزاد گذارند تا با بررسي و سنجش همه اطراف و جوانب يك امر و با در نظر گرفتن همه مصالح و مفاسد مترتب بر رأي, دست به قلم ببرند.
سومين اشكال اين كه چون مردم نميدانند نمايندگان برگزيده شان درباره يكايك مسائل و مشكلات چه آراء و نظراتي دارند, بسيار اتفاق ميافتد كه گروهي از مردم كسي را به نمايندگي خود بر ميگزينند و سپس در مييابند كه وي در همه برخي مسائل, رأيي مخالف رأي آنان دارند. در اين موارد چه بايد كرد؟ از سويي مردم نماينده انتخاب ميكنند تا سخنگوي آنان باشد, نه اين كه نظر مخالفشان را بر زبان آورد, از سوي ديگر, نماينده هم استدلال ميكند كه مقام و منصب من اقتضا دارد كه نظريّات خود را ابراز كنم. تنها راهي كه ميماند اين است كه مردم نماينده خود را بركنار كنند؛ امّا در حقوق هاي اساسي و سياسي معمول جهان ما, اين راه هم بسته است و مردم حقّ عزل نماينده خود را ندارند. چه بسا ممكن است مجموع نمايندگان مردم در مجلس قانونگذاري, قانوني را وضع و تصويب كنند كه مخالف نظر اكثريّت مردم باشد. در چنين مواردي حق با مردم است يا با نمايندگان آنها؟
اين سه اشكال مهمترين ايراداتي است كه بر حقوقدانان و فلاسفه حقوقي- كه براي قوانين اجتماعي پشتوانه هاي تكويني قائل نيستند- و نيز بر همه طرفداران نظام مردم سالاري وارد شده است و هيچ يك هم جوابي درخور نيافته است.

معارف قرآن ج9
آيت الله مصباح يزدي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.